جلوی آینه ایستادم و چادرم را سر کردم همانطور که مشغول مرتب کردن چادرم بودم متوجه نگاه عجیبش شدم.
دوباره
توی آینه خودم را برانداز کردم و نگاهی به چادرم کردم .
چیز عجیبی نبود .
پرسیدم: طوری شده؟ چرا اینطور نگاه می کنی ؟
گفت: وقتی چادر سر می کنی،
من که همسرت هستم هم احساس می کنم نمی شناسمت .
احساس می کنم متعالی و دست نیافتنی شده ای:)
پ.ن:کپی..
حقیقت حجاب ینی همین..