سر خود را مزن اینگونه به سنگ..
دل دیوانه ی تنها،دل تنگ..
پیش این سنگ دلان،قدر دل و سنگ یکی ست..
قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکی ست..
دیدی؟
آنرا که تو خواندی ز جهان یار ترین...
سینه را ساختی از عشقش،سر شار ترین...
آنکه می گفت منم بهر تو، غمخوار ترین...
چه دلازارترین شد،چ دلازارترین...؟
نه...
همین سردی و بیگانگی از حد گذراند...
نه،همین در غمت اینگونه نشاند...
با...
تو،همچون دشمن دارد سر جنگ...
دل دیوانه ی تنها دل تنگ...
ناله ای از درد مکن....
آتشی را که در آن زیسته ای، سرد مکن...
با...
غمش، باز بمان.
سرخ رو باش و از این عشق...
سر افراز بمان.
راه عشق است که همواره شود،از خون رنگ...
دل دیوانه ی تنها...دل تنگ...
"فریدون مشیری"
نشنو از نی
نی حصیری بی نواست
بشنو از دل
دل حریم کبریاست
نی بسوزد خاک و خاکستر شود
دل بسوزد خانه دلبر شود
به به...!
ممنونم با این شعر زیبات...
اول بگو کامنتای من برای پستای قبلیت کو؟؟؟؟
دوم:خیلی وقت بود دنبال این شعر میگشتم، ممنون
این شعر مال کدوم مجموعه شعر فریدون فروغیه؟؟؟
فروغی نه!مشیری...
اول بگو کامنتای من برای پستای قبلیت کو؟؟؟؟
دوم:خیلی وقت بود دنبال این شعر میگشتم، ممنون
این شعر مال کدوم مجموعه شعر فریدون مشیریه؟؟؟
یاسی سلام...
خوبی عزیزم؟
کامنتات؟من؟من همرو تایید کردم.
برای خاطر جمعی یه نگاهی هم به زبالم انداختم.
چیزی از تو نبود.
شاید ثبت نشده خانمی.
به هر حال ممنونم ازت ..دوست خوبم.
این شعر رو من از کتاب سوته دلان نوشتم.
کتاب سوته دلان مختص شعرای قشنگ از شاعران ایرانیه.
خیلی قشنگه.
دوست دارم شعراشو...
داشتم همزمان یه مطلب از فروغی میخوندم، ماشالا فریدونام زیااااااد..... قاطی شدن با هم
اکشال نداره یاسی....
حسش نبود بخونم!!
آفرین به این صداقت!
محکوم می شوی به سرگردانی
به شبگردی جاده های معلق مه الود
هرجایی می شوی
تبعید می شوی به انتــــــــــــــــــــهایی ترین روز تابستان
تا بشوی قاصد پاییـــــــــــــــزهزارچهره
وقتی که عاشق نمی شوی
درست مثل قاصدک
غصه ی قاصدک ازهمین لحظه های بی عشقیست
همین روزهای تکراری
فقط محکوم میشوی!
.....
عاشق اشعار مشیری ام
اینو گفته بودی بهم..