منم حساس!اومدم صورتمو بشورم..پامو گذاشتم رو خارای یک گل خارخاری...همونطور موندمو داد زدم...خیلی درد داشت..هاخیلی!نه دل داشتم بکشم(خار رو میگم) نه حرکت کنم..
دستمو از یه جایی گرفتم و کج شدمو جیغ جیغ کردم!
آقا هیچی دیگه..یکی به داد رسید.کشیدش بیرون..منم نشستم همونجا.پامم شدید درد میکرد...
فهمیدم خیلی کم طاقتم.ینی فهمیده بودم ها(بیشتر پی بردم)دیگه هیچی!میلنگیدم!
بگذریم..ولی الان فک کنم خوب شده..بزار نیگا کنم "-" نه مث اینکه از اتاق فرمان خبر میدن که خوب شده..خداروشکر
این روزا دلتنگ روزاییم که خیلی خوب بودن،خیلی...
میگن موقعیت پیش رو یه فضای دیگس..جالب تره!نمی دونم،ولی خیلی دلم هواااای دوستامو کرده...خیلی ها!!!
کاش ببینمشون بعد این ماه مبارک.
اطرافیانم..این روزها انگار کمتر حوصله دارم..کافی ست صدایت که میکنم نشنوی..
من میمانم و عصبانیت برخواسته!!!ولی تو اگر من را صدا میکنی جواب ندادم.بارهاو بارها..شاید مهربون تر
ولی من چی؟چرا این قد عصبایت من دم دریه؟هم گفتم میپره تو!!!حالا این یه مصداقش بود...خیلی چیزای دیگه هم هس!چی کار کنم خب؟دارم ترک میکنم!!!این عادت بدرو!راه کاری میدونین،ارائه بدین لطفا
مورد داشتیم در آستانه ی ازدواج بوده؛به همه میگفته دارم تکثیر میشم!حالا یه مدت که گذشته میگه,مافکر میکردیم تکثیر میشیم نگو نصف شدیم!!!دوستانی که زیست خوندن...کدومش درسته؟ما که نخوندیم...
شب احیاست..دوستان ماروهم بین دعاهاتون جا بدین!ممنونم.
خدانگهدار
پ.ن.واسه یه دوست:نمیدونم...شاید اشتباه میکنم!
آقا سلام به همگی،خوب هستی شما؟آقا شرمنده..بابت این همه تاخیر...خسته شده بودم خو!یه نفسی کشیدیمو اومدیم!یه چنتا تصمیم گرفتم:1-تغییر بدم قالبو(که همین الان اعمال کردم)،2-سبک نوشته هامو تغییر بدم...همچی حس میکنم خسته کننده مینویسم!(واقعی حس میکنم؟)اصن گفتم کن فیکون کنم وبلاگمو!بله دیگ...!خب یکم تغییرم لازمه دیگ!!
لینکاروهم یکم تغییر لازم داره..بعضیا باید حذف شن...
تا بعد...
یعنی...خوشحالی
حس خوب
آرامش خیال
کار کردن برای عزیزان،از دل
محبت به دوستان عزیز
لبخند پس از گرفتن یه چیز خوب
کمک کردن به کسی که ازت درخواستی نکرده...و میدونی که لازم داره...
وارد شدن یه فرد جدیدی به چارچوب زندگی خانوادگی مث یه نی نی خوشحالی دیدن یه رتبه ی خوب...و گریه ی شوق بعدش
حس روزه..مهمونی خدا..صوت قشنگ قرآن
لذت در کنارهم بودن!
شوق دیدن دوستان خوب-خداییش خیلی عالیه-
درس خوندن توی یه رشته ی مورد علاقه
و...
اینا یعنی خوشبختی...
یعنی زندگی..
یعنی تعریف من از یه زندگی خوب... عالی
زندگی خیلی کوتاه تر از اونیه که هممون فکر میکنیم!!!
پس چرا شاد نباشیم؟مگه دیگه چند بار فرصت زندگی داریم؟
"این غم و غصه هم عین همه ی همونایی که تا حالا گذشت میگذره"
باور کن!
پس خوب زندگی کن.
عزت زیاد.
سلام دوستان...من برگشتم.
"یسر"من بالاخره رسید.دیگه میتونم تا هر وقت دلم میخوادTVنیگا کنم..برم بیرون..بدون هیچ دغدغه و استرس درسی!
دیگه حالا دارم واقعا زندگی میکنم..زندگیلذت درست کردن غذا..تمیز کردن با حوصله ی خونه..بودن..خندیدن..
خدایا شکر...
شکر عبور کردم و گذشتم..گذشتم از بی خوابی ها..شب بیداری ها..استرس آزمون ها..ترس دیدن رتبه و تراز
همه اش گذشت..ومن الاناین جا هستم.
اونروز رفته بودم بیرون به تماشای مغازه ها..با یه تازگی خاصی نیگا میکردم...با دقت تر..انگار مدت ها..ماه ها میشد ندیده بودم.و چه زیبا بودند..حتی خیابان..هوا..حتی ماشین ها..
چقدر برایم تازگی داشت..جدی میگم.
خلاصه..قدر این لحظات را میدانم.
نتیجه گرفتم ما تو زندگیمون یه چیزایی رو خیلی بزرگ میکنیم..ینی از اونا برای خودمون غول درست میکنیم..یه غول بزرگ که هر چی بهش نزدیک تر میشیم مضطرب تر میشیم..می ترسیم..نکنه قبول نشم..نکنه نتونم..نکنه سر جلسه حالم بد بشه..فرمولا یادم نیاد..
ولی دیدم این غول بزرگ اصنم سخت نیس..مث همه ی همون امتحانی میمونه که تا الان دادم..
همون قدر ساده!شایدم ساده تر!فقط باید خودتو نبازی..از نزدیک تر شدن بهش خوشحال باشی نه ناراحت..
خداکنه با قبولی تویه رشته و دانشگاه عالی نتایج تلاشامو ببینم!!!
برای رسیدن به هدف:توکل بر خدا+تلاش+دقت+اعتماد بنفس...کافیه!
و البته باید از خیلی از علایقت بگذری..شاد هم باشی!!!
و یه چیز دیگه:
سعی کنین اطرافیانتونو دوست داشته باشین..
شاید این فرصتا دیگه نباشه :(
راستی ماه قشنگ رمضان بر همتون مبارک..
پست خوبی نشد..
دیگه ببخشید..
سلامت باشید...عزت زیاد
فعلنی خدانگهدارتون